راه نوراني اميد نشانم مي داد او هماني است كه دلش مي خواهد همه زندگي ام غرق شادي باشد ماه من غصه اگر هست بگو تا باشد معني خوشبختي، بودن اندوه هست اين همه غصه و غم اين همه شادي و شور چه بخواهي و چه نه، ميوه ي يك باغ اند
همه را با هم و با عشق بچين ولي از ياد مبر پشت هر كوه بلند سبزه زاري است پر از ياد خدا و در آن باز كسي مي خواند كه خدا هست خدا هست و چرا غصه؟ پشت هر کوه بلند ، سبزه زاری است پر از یاد خدا ! و در آن باز کسی می خواند ، که خدا هست ، خدا هست چرا غصه ؟! چرا؟
عشق گاهی خواهش برگ است در اندوه تاک عشق گاهی رویش برگ است در تن پوش خاک عشق گاهی ناودان گریه ی اشک بهار عشق گاهی طعنه بر سرو است در بالای دار عشق گاهی یک تلنگر بر زلال تنگ نور پیچ و تاب ماهی اندیشه در ژرفای تور عشق گاهی می رودآهسته تا عمق نگاه همنشین خلوت غمگین آه عشق گاهی شور رستن در گیاه عشق گاهی غرقه ی خورشید در افسون ماه عشق گاهی سوز هجران است در اندوه نی رمز هوشیاریست در مستی می عشق گاهی آبی نیلوفریست قلک اندیشه ی سبز خیال کودکیست عشق گاهی معجز قلب مریض رویش سبزینه ای در برگ ریز عشق گاهی شرم خورشید است در قاب غروب روزه ای با قصد قربت ذکر بر لب پایکوب عشق گاهی هق هق آرام اما بی صدا اشک ریز ذکر محبوب است در پیش خدا